هیچ حکومت و دولتی حتی در شرایط عادی نیز نمیتواند و مجاز نیست که با این حد از تنش مدیریت خود را تداوم دهد. در بیشتر نظامهای سیاسی شیوههایی را برای چنین موقعیتهایی پیشبینی کردهاند.
سه راه بیشتر برای خروج از این وضعیت وجود ندارد. اول اینکه دولت درصدد کسب رأی اعتماد از مجلس باشد تا اگر رأی گرفت با اقتدار به کار خود ادامه دهد. این کار بیفایده است چرا که مسئله اصلی موافقت یا مخالفت مجلس نیست.
راه دوم «تغییر کلی کابینه و آوردن افراد جدید و باانگیزه» است، اما این راه نیز بیفایده است. کندی این دولت در انتخاب همکاران، اجرای این برنامه را ممکن است تا مدتها طولانی کند. به علاوه مسئله اصلی همکاران نیستند، بلکه شخص رئیسجمهور مورد نظر است.
راه سوم و مسیر درست برگزاری انتخابات زود هنگام است. انتخاباتی که میتواند همراه با انتخابات مجلس انجام شود. مثلاً در اردیبهشتماه یا حتی در اواخر اسفندماه.» داستان از این اظهارات عجیب آغاز شد؛ اظهارات یک فعال سیاسی اصلاحطلب با مجله «صدا» و مطرح کردن صریح مسئله استعفای حسن روحانی آن هم در شرایطی که کشور دارد.
و بلافاصله واکنشها آغا شد. واکنشهای مثبت و منفی از سوی چهرههای منتسب به جریانات سیاسی کشورمان که درباره مثبت یا منفی بودن این طرح اظهارنظر کردند و جالب اینکه در میان این چهرهها، اصولگرایانی بوده و هستند که با استعفای روحانی مخالفند و آن را به صلاح کشور آن هم در شرایط فعلی نمیدانند. ازجمله «محمدرضا باهنر» که گفته «مطرح شدن استعفایا استیضاح روحانی به عنوان رئیسجمهور در شرایط امروز کشور را حتی اگر از سوی برخی در جریان اصولگرایی باشد نادرست میدانم و با آن مخالفم.»
یا محمد عبداللهی از فعالان رسانهای اصولگرا که او با ادبیاتی تند به این ایده حمله کرده است. او میگوید: «فشار اصلاحطلبان تندرو برای استعفای روحانی، اگرچه تلاشی برای زیر میز زدن و نجات خود از کارنامه دولت است، اما در واقع تبعیت از دکترین شوک بر اساس مدل عراق و لبنان است که میتواند کشور را با یک تلاطم ساختاری روبهرو کند. ناآرامی سیاسی که ناآرامی اجتماعی را به دنبال خواهد داشت!»
عبداله گنجی مدیر مسئول روزنامه جوان، مخالف دولت و اصولگرای جوان هم در توئیتر نوشت: «استعفای روحانی مطالبه انقلابیون نیست.»
و مهدی محمدی از نویسندگان پیشین «کیهان» که معتقد است «استعفا در این زمان، بخشی از عملیات براندازی است و بیعقوبت نمیماند.» در واقع بسیاری از اصولگرایان معتقدند استعفا در حال حاضر درست نیست یا اینکه روحانی باید بماند چون باید پاسخگوی عملکردش باشد.
واکنشهای تند و مخالف اصولگرایان با ایده عبدی به حدی بود که این فعال سیاسی دلخور از هجمهها گفت: «استعفا را اصولگرایان مطرح کردهاند. حالا که من پیشنهاد دادم، بد شد و مخالف شدند؟!»
در سوی مقابل اصلاحطلبان هم هستند که با این ایده مخالفت کردهاند. «عبداله رمضانزاده سخنگوی دولت اصلاحات در توئیتی نوشته است: «درست است که از روحانی ناراحتیم و به او انتقاد داریم و حتی بعضی از رأی به او پشیمان هستیم، اما این دلیل همراهی ما با اقتدارگرایان حاکم بر دولت موازی پنهان نمیشود. استعفای روحانی همراهی با اقتدارگرایان است.»
صادق زیباکلام هم مخالف دیدگاه عباس عبدی برای استعفای روحانی است. به عقیده او با برگزاری انتخابات زودرس شرایط عوض نخواهد شد و فردی تندروتر از احمدینژاد روی کار خواهد آمد.
مرتضی مبلغ از دیگر فعالان سیاسی هم ایده استعفای روحانی را «نظر شخصی» دانسته و گفت: نباید نظر عدهای را به نظر مجموع اصلاحطلبان تعمیم دهیم. در شرایط فعلی باید دید که مصلحت عمومی چه اقتضا میکند و به هیچوجه به مصلحت کشور و مردم نیست که دولت استعفا دهد.
جالب اینکه یک خبرگزاری اصولگرا (جهان نیوز) مدعی شده که بحث استعفای روحانی در درون کابینه توسط «اسحاق جهانگیری» مطرح میشود و شایعات در این باره تا جایی پیش رفت که یکی از نمایندگان مجلس مدعی شد تا مدتی دیگر روحانی کنار رفته و جهانگیری دولت دوازدهم را اداره خواهد کرد!
پروژه اختلاف میان روحانی و جهانگیری به موازات بحث طرح استعفا و استیضاح رئیسجمهور پیش برده میشود. «ایسنا» در همین باره نوشت: «شایعه استعفای روحانی هر روز از سوی موافق و مخالف دولت مطرح شده و به آن دامن زده میشود ...پروژه استیضاح رئیسجمهور هم که چند باری از سوی برخی نمایندگان مجلس از جمله مجتبی ذوالنوری رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مطرح شده که آخرین آن در ماجرای گرانی بنزین بود... اینکه پیشنهاد استعفا به روحانی به خاطر فاصلهگذاری با وی برای رأی آوردن در انتخابات آینده است یا چیز دیگر، مشخص نیست اما آنچه واضح است کنارهگیری رئیسجمهور در این ایام که کشور بیش از هر زمان دیگری به آرامش نیاز دارد اشتباهی محض خواهد بود.»
روز گذشته علی ربیعی سخنگوی دولت به این شایعات واکنش نشان داد و تاکید کرد جهانگیری طرفدار استعفای دولت نیست و بحث استعفای رئیسجمهور هم نه مطرح شده و نه طرفدار دارد.
بحث استعفای رئیسجمهور البته هم مطرح شده و هم طرفدارانی دارد. طرفدارانی از داخل جریانات سیاسی کشورمان که یا مخالف دولت هستند و از کناررفتن روحانی کیف میکنند یا اصلاح طلب هستند و میخواهند از زیر فشار همراهی و حمایتشان از دولت روحانی نجات پیدا کنند. عدهای هم چون جهانگیری را بزرگترین سند شراکت اصلاحطلبان در دولت روحانی میدانند، او را به میان غائله انداختهاند تا ثابت کنند اصلاحات با اعتدال سر و سری ندارد یا حداقل «دیگر ندارد!»
حالا که پروژههای مختلف برای زمین زدن دولت جواب نداده، «اختلاف بینداز و حکومت کن» که استراتژی قدیمی انگلیسیها برای حکمرانی و حفظ حکومت بوده، به سیاست جریانی تبدیل شده که فقط میخواهند خودشان را تبرئه کرده یا به هدف خودشان برسند حتی اگر به قیمت متلاشی شدن نظام تمام شود!